بار غم آسمان

 

آسمان بار غم خویش به سامان نبرد

چشم او تر شود و  ، بار به منزل نبرد

اوچو خواهد که بهاران اثر خویش کند

اشک غم بارد و قهرش به وصالی نبرد   

گریه اش شوق و غمی را بنماید روشن

تا که ماه دلِ خود را به نیستان نبرد

آتش خشم و صفا داشته دراصل وجود

لعبت عشق و جنون کس به تمنا نبرد

بازهم منشاء آرامش دل های حزین

رنگ رخساره او ، دل به ثریا نبرد

 

خرداد 87