انتظار عارفانه

رفته چون شب های قدرم ، حسرتی باشد مرا

انتظار قدر درسال دگر ، درد و الم باشد مرا

من به زاری ناله دارم  ، گر فغان  یاور  شود

باز هم دلخون شوم ، هجر و محن باشد مرا

دل بدردآید از این کج فهمیم ، اندر شباب

عذرِ تقصیری  ندارم  ، بخشد از  عصیان مرا

آن سه شب وقت دعاواستجابت بود ورفت

چون به غفلت بودام ،یارم نمی بخشد مرا

خواستم رندانه این مشکل ،  به پایان آورم

گفت بشناسم حسین(ع) ،  تا شافعی باشد مرا

منزل و  ره  اینچنین ، سخت است و  دور

انتظارِ روزِ بخشش ، صبر می خواهد  مرا

با حسین باید بمانم هر دم و هر لحظه ای

عارف کویش شوم ، تا  در دعا خواند مرا

راهِ زیبایست ، گر فرصت دهد خالق مرا

عشق و عرفانش ، نشانِ بخششم  باشد مرا

‏جمعه‏، 23‏ رمضان‏ 1436  

18/04/94