محبوب ترین عمل در نزد خداوند
محبوب ترین عمل در نزد خداوند
امام علی (ع) الگوی فرزانگان ، صالحان و فرهیختگان عالم اسلام است ، مقام برگواری چون او در گفتار و کردار جستوگر معارف و دلسپارنده به بزرگ ترین دستگیره نجات آدمی است .
کلام موزون و ارزشمند آن امام همام مسیر وروش تربیت را بیان می کند و بندگان خداوند را مژده نجات و تقرب می دهد .
روایت ذیل از مجموعه کلمات قصار آن حضرت در باره نماز است که در بحار الانوار علامه مجلسی آمده است .
ليس عمل احبّ الى اللّه عزوجل من الصلاة فلايشغلّنكم عن اوقاتها شئ من امور الدنيا فان اللّه عزوجل ذمّ اقواما فقال : الذين هم عن صلاتهم ساهون يعنى انّهم غافلون استهانوا باوقاتها [1]
هیچ عملی در نزد خداوند محبوب تر از نماز نیست ، پس کاری از کارهای دنیا شما را از اوقات نماز باز ندارد ، زیرا خداوند متعال گروه هائی را مذمت کرده است و آنجا که می فرماید : وای بر نماز گزاران ، آنها که در نمازشان سهو می کنند ، یعنی آنها که از نماز غافلند و به اوقات نماز اهمیت نمی دهند .
این روایت که معارف عظیمی را در بطن خود دارد ، نشان دهند] راه فلاح و رستگاری برای مومنان است و عمل به همین روایت است که حیات اخروی انسان را کفایت خواهد نمود ، هرچند بیان ناقص آدمی نخواهد توانست این مسیر متعالی را معرفی نماید .
اهتمام به ارائة این مقاله امیدی است به توجه و رعایت های ارباب زهد و معرفت و ره پویان راه رسالت و عاران کوی دوست تا شاید بندگان حق جوی خداوند مشمول لطف و احسان خاصه خداوند شده ، بتوانند بهرة لازم از کلام مولا را داشته باند.
اولین فراز از کلام مولا علی (ع) پاسخ به این سئوال است .
چرا نماز محبوب ترین عمل در نزد خداوند ؟
نماز فرمان خداوند برای بندگان نیازمند خود است .تا بتوانند روزانه خود را در این دریای پاک و ضلال بشویند و لایق معرفت الله شوند.
نماز عرفانی ترین و پر منفعت ترین عمل بعنوان یک کل مطرح شده بصورتی که سایر اعمال آدمی اجزاء وابسته به این عمل کل می باشند.
نماز تواضع انشان در برابر عظمت خداست ، زمینه ساز حصول نتایج و کسب ذخائر است و نشان دهندة تارت سود بخشی که مهم ترین اثرآن نجات از عذاب الهی است.
نماز تکیه گاهی مطمئن و استوار و باعث تعادلی پایدار است ، تثبیت کنندة عزت نفس و راهی آسان برای رسیدن به زلال آرامش است .
نماز تمرکز عالی فکر و تعمیق دقت نمازکزار است که این همة اسباب سعادت و نیکبختی اوست .
عملی به اندازة نماز عامل این همه خیرات و اثرات نیست و شاید به همین جهت نماز محبوب ترین عمل نزد خداوند سبحان معرفی شده است ، زیرا خداوند همة خیرات را برای بندگان مخلص خود می خواهد .
بر اساس نظریات روان شناختی اغلب انسانها اعمالشان بشکل گسترده ای تحت تاثیر نظارت اجتماعی است یعنی انسانها بگونه ای عمل می کنند که دیگران از آنها انتظار دارند ، این قاعده اساس همرنگی و مشابهت های افراد جامعه می باشد .
حال اگر انسانی در ابتدا خط مشی زندگی خود را انتخاب نکند وپس از آن جامعة مناسبی را برای زندگی خود انتخاب کند ، بر اساس انتظارات دیگران شیوه و خط مشی زندگی خود را مشخص می نماید ، در چنین شرایطی متدین بودن ویا حتی عبد بودن می تواند انعکاسی از انتظارات اجتماعی باشد .
چنانکه ممکن است رفتار دینی در یک جامعة متدین نشان تدین نباشد بلکه در درجة اول نشانگرهم رنگی او با جامعه است و نماز در این خط مشی به نیت قربه الی الخلق به جای قربه الی الخالق انجام خواهد شد که چنین نمازی بر اساس اعتقادات اسلامی باطل است .
برابر این دید و تلقی چنانچه انسان اولویت اصلی را به محبوب ترین عمل نزد خداوند (نماز) ندهد دیگر کارها بر نماز اولویت خواهند یافت و نماز را در حد برآوردن یک انتظار اجتماعی پائین خواهند آورد .
حال اگر کسی بخواهد رضایت خداوند را طلب نماید اولویت دادن نماز بر همه اعمال و مراقبت جدی در اوقات نماز است بحدی که در برنامه ریزیهای روزانة او موثر افتد و طی یک برنامة جامع رفتارها و فعالیت های آدمی در موقعیت های اول وجوب نماز به حداقل رسیده و فرصت لازم برای دلبستگی و وابسته شدن به خدا فذاهم آید ، آنگاه نماز برای رضایت و قرب خداوند برگزار شده و نتایج معنوی و روحانی خود را نصیب آدمی خواهد نمود .[2]
دومین سخن آنست که :
چرا هیچ امری نباید مؤمن را از رعایت اوقات نماز باز دارد ؟
هرگاه امور متفاوت زندگی ، مؤمن رااز نمازگزاردن در اول وقت باز دارد ، خود معنای ظریفی را در پی خواهد داشت .
قدر و قداست آدمی به رعایت بندگی و سپاسگزاری از خالقی است که نعمت بیشمار به آدمی ارزانی داشته است ، چنانچه اگر کسی به ما احسانی داشته باشد ، همواره برآنیم که در اولین فرصت ممکن حق احسان وی را بجا آوریم تا دین خود را ادا نموده و خود را در زمرة انسانهای مبادی آداب قرار دهیم ، چنانچه ایمان قلبی ، به نعمت های همیشگی خداوند و لذات دائمة وی داشته باشیم و اوقات سپاس و دلسپاری به خداوند را غنیمت نشمرده و امور دیگری بر این مهم اولویت دهیم از قدرت تشخیص وامانده و از انسانیت خویش جدا شده ایم .
" وقتی عبد وارد نماز می شود و نمازش را سبک بجا می آورد و ادب و وقار و طمأ نینه را آن طور که باید مراعات نمی کند خداوند به ملائک می فرماید :
بنده ام را نمی بینید مثل اینکه نیازش به دست غیر من است ، آیا او نمی داند که هرچه نیاز دارد در ارتباط با من است "[3]
امام علی بن موسی الرضا (ع) می فرماید :
" نماز را از وقت ویژه اش به واپس میندازید ، زیرا
بنده از پیش آمدهای ناگوار در امان نیست و ممکن است توفیق اداء دین خود را نداشته باشد.
آگاهانه و از روی قصد کوتاهی کردن ، نافرمانی خداوند است !!
چرا که خداوند می فرماید وای بر نمازگزارانی که غافلند !! یعنی آنان که خود را به فراموشی و بی خبری می زنند "[4]
" هرگاه نماز واجب بحای آوردی آن را به وقت خودش ، بجای آر و تصور کن ، این آخرین نماز تست ، نمازی که دیگر آن را بدست نخواهی آورد ، چشم به جایگاه سجودت داشته باش ، اگر بدانی در راست و چپ تو چه خبر است ؟ هر آینه نمازت را نیکو بجای آوری ، بدان که در برابر وجود بزرگی ایستاده ای که ترا می بیند ولی تو اورا نمی بینی"[5]
" اگر انگیزة اصلی در برگزاری نماز رضای خالق باشد و بنده فقط برای خدا نماز بگذارد ، چنین نمازی مانع سهو است . زیرا انسانهای اهل سلوک و عرفان که اهل مراقبه نامیده می شوند ، اهتمام بلیغی در محافظت اوقات نماز خواهند داشت .
این محافظت طلب می کند که آدمی به انتظار بهترین وقت برگزاری نماز برنامه ریزی نماید و مقدمات اولیه تقرب را فراهم آورد ، از کارهای روزمرة خود ، جدا شده و درجهت اتصال به معدن عظمت لحظه شماری نماید ، و آنگاه که به وضو ، بایستد و بفهمد برای هم سخن شدن با چه مقامی آماده می شود جهت درک عظمت خالق از حالت عادی خود خارج خواهد شد ، بگونه ای که دیگر رفتارها و اعمال دیگر برایش کم رنگ خواهد شد و در حد توان در جهت اتصال به فیض رحمانی خداوند اقدام خواهد نمود " [6]
سومین فراز در این روایت شریفه ذم خداوند است :
اقوامی را که سهو کنندگان در نماز از آن جمله هستند !!
یافتن و درک معنای اصلی ساهون ، هدایتگر ما در آخرین فراز از این روایت خواهد بود .
محمد بن فضیل می گوید:
" از عبد صالح علیه السلام پرسیدم ، معنای آیه ای که می گوید : اینان از نماز خود غافلند چیست . فرمود ند: به معنای ضایع کردن نماز است .
بی توجهی به واقعیات نماز ، صحیح بجا نیاوردن ارکان نماز ، سرسری خواندن حمد و سوره و رکوع و سجود ، رعایت نکردن ترتیب و طمأنینه از عوامل ضایع کردن این ودیعة الهی است "[7]
" یعنی آنهائی که از نمازشان غافلند ، اهتمامی به امر نماز ندارند و از فوت شدنش لایبالیند ، چه اینکه بکلی فوت شود و چه اینکه بعضی از اوقات فوت گردد و چه اینکه وقت فضیلتش از دست برود و چه اینکه ارکان و شرایطش و احکام و مسائلش را ندانسته ، نمازی باطل بخواند .
وی در ادامه می فرماید : چون حرف « فاء» که بر سر جمله آمده ، می فهماند جملة مزبور نتیجة تکذیب روز جزا است و می رساند ، چنین نمازگزارانی ، خالی از نفاق نیستند ، چون تکذیب روز جزا ، به این نیست که بکلی آنرا منکر شود ، کسی هم که تظاهر به ایمان می کند و نماز مسلمانان را می خواند ، اما طوری می خواند ، که عملاً نشان می دهد ، باکی از روز جزا ندارد ، او نیز روز جزا را تکذیب کرده است ." [8]
مفسرین تفسیر نمونه نیز آیه فوق را چنین توضیح داده اند :
"ساهون از ماده سهو در اصل به معنی خطائی که از روی غفلت سرزند ، خواه در فراهم کردن مقدماتش مقصر باشد یا نه ، البته در صورت اول معذور نیست و در صورت دوم معذور است ، ولی در اینجا منظور سهو توأم با تقصیر است و منظور از همان نمازگزارانی است که نماز خود را به دست فراموشی می سپرند ، نه ارزشی برای آن قائلند و نه به اوقاتش اهمیّت می دهند و نه ارکان و شرائط و آدابش را رعایت می کنند.
از نظر این مفسرین دیگر معانی ساهون عبارت است از : تأخیر انداختن نماز از وقت فضیلت و یا اینکه منظور منافقانی است که نه برای نماز ثوابی معتقد بودند و نه برای ترک آن عقاب و یا اینکه منظور کسانی است که در نمازهای خود ریا می کنند " [9]
در خاتمه وصف نمازگزاران حقیقی در کلام امام راحل را زینت بخش این مقال خواهیم نمود.
" بدان كه اهل معرفت و اصحاب مراقبه را به قدر معرفت آنها به مقام مقدس ربوبيت ، و اشتياق آنها به مناجات حضرت بارى عز اسمه ، از اوقات صلوة كه ميقات مناجات و ميعاد ملاقات با حق است ، مراقبت و مواظبت بوده و هست .
آنان كه مجذوب جمال جميل و عاشق و دلباختة حسن ازلند و از جام محبّت سرمست و از پيمانة الست بيخودند ، از هر دو جهان رسته و چشم از اقاليم وجود بسته و به عز قدس جمال الله پيوسته اند ، براى آنها دوام حضوراست ، و لحظه اى از فكر و ذكر و مشاهدت و مراقبت مهجور نيستند ، و آنان كه اصحاب معارف و ارباب فضايل و فواضلند و شريف النفس و كريم الطينه اند ، چيزى را به مناجات حق اختيار نكنند و از خلوت و مناجات حق ، خود او را طالبند .
عز و شرف و فضيلت و معرفت را همه در تذكر و مناجات با حق دانند ، اينان اگر توجه به عالم كنند و نظر به كونين اندازند نظر آنها عارفانه باشد و در عالم ، حق جو و حق طلبند و تمام موجودات را جلوه حق و جمال جميل دانند .
اينان اوقات صلوة را به جان و دل مواظبت كنند و خود را براى ميقات گاه حق حاضر و مهيا كنند و دل آنها حاضر است و از محضرحاضر را طلبند و احترام محضر را براى حاضر كنند و عبوديت را مودت و معاشرت با كامل مطلق دانند ، و اشتياق آنها براى عبادت از اين باب است . " [10]
--------------------------------------
1- قرآن مجید / سورة ماعون
2- مجلسی ، محمد باقر ، بحار الانوار ، تهران : انتشارات دارالکتب اسلامیه ، 1366 و خصال ، ج 2، ص 621.
3 - طباطبائی ، محمد حسین ، تفسیر المیزان فارسی ، تهران : نشر فرهنگی رجاء ، 1363
4 - جمعی از نویسندگان ، تفسیر نمونه ، تهران : انتشارات دارالکتب اسلامیه ، 1366
5 - احمدی ، علی اصغر مجلة پیوند ، قسمتی از مقالة تحول انگیزشی انسان و ارتباط آن با نماز ، شمارة 255 ، دی ماه 79
6 - انصاریان ، حسین ، عرفان اسلامی ، تهران : انتشارات پیام آزادی ، 1366
7 - راشدی ، حسن ، نماز شناسی ، ، تهران : ستاد اقامة نماز ، 1380
پی نوشت ها
[1] - بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی ، تهران : انتشارات دارالکتب اسلامیه ، 1366 و خصال ، ج 2، ص 621.
[2] - براشتی از مقالة تحول انگیزشی انسان و ارتباط آن با نماز ، نویسنده : دکتر علی اصغر احمدی ، مجلة پیوند ، دی ماه 79 شمارة 255
[3] - وسائل ، جلد 3 ، صفحه 24 ، به نقل از کتاب عرفان اسلامی ، جلد 5 ، صفحه63 ، حسین انصاریان ، تهران : انتشارات پیام آزادی ، 1366
[4] - فقه الرضا به نقل از کتاب نماز شناسی ، ، صفحه474 ، حسن راشدی ، تهران : ستاد اقامة نماز ، 1380
[5] - وسائل ، جلد 3 ، صفحه 21 و 22 ، به نقل از کتاب عرفان اسلامی ، حسین انصاریان ، جلد 5 ، صفحه63 ، تهران : انتشارات پیام آزادی ، 1366
[6] - قسمتی از مقالة تحول انگیزشی انسان و ارتباط آن با نماز ، نویسنده : دکتر علی اصغر احمدی ، مجلة پیوند ، دی ماه 79 شمارة 255
[7] - عرفان اسلامی ، حسین انصاریان ، جلد 5 ، صفحه60 ، تهران : انتشارات پیام آزادی ، 1366
[8] - تفسیر المیزان فارسی ، علامه محمد حسین طباطبائی جلد 20 ، صفحة 846 ، تهران : نشر فرهنگی رجاء ، 1363
[9] - تفسیر نمونه ، جمعی از نویسندگان ، جلد7 2 ، صفحة 360 ، تهران : انتشارات دارالکتب اسلامیه ، 1366
[10] - عرفان اسلامی ، حسین انصاریان ، جلد 5 ، صفحه 66 ، تهران : انتشارات پیام آزادی ، 1366