حمله به یاور از مجموعه حرف دل
حمله به یاور
ای کاش خُلق و خویِ سفیهان نداشتی
بد فهمی و غرور، رذالت و پستی نداشتی
یک ذرّه هم ، اگر تعقل و اندیشه داشتی
با نیش خود ، تو حمله به یاور نداشتی
*****
هر لحظه در عذابِ بودنمان چهره سوختیم
گاهی به بستری زِ ظلم ، بسی دیده دوختیم
بی زاد و توشه، مضطر و درمانده می شویم
ایمان و اعتماد خود به ناز و نیازی فروختیم
*****
گر ما به عقل و معرفت ، امید بسته ایم
از ظلم همرهان چو غریبانِ خسته ایم
سوهان روح ما شده ، تاراج می کنند
همواره درکنار هم به تمنّا نشسته ایم
جاهل زمعرفت ، صفتش جار می زند
ما شاخِ نفسِ سرکشِ خود را شکسته ایم
20 اسفند 1394
+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 11:42 توسط محمد قمی فر
|