سالگرد وفات مادر 86/10/9
هوالمستعان

امسال در حالی سالگرد وفات مادرمان(92/10/09) را به سوک می نشینیم که شوهر و همراه وفادارش دربستر بیماری قرار گرفته و با یادآوری و ذکر خاطرات این اسطورۀ وفا و محبت غبار غم و رنج بیماری خود را تسکین می دهد.
هرگاه که وی از آلام و سختی بیماری خود رنجور و دلتنگ می شود ، از خدمات و تلاش های همسر خود یاد می کند که چه خالصانه در نقش مادری خود ، درخشید و تربیت کنندۀ هفت فرزند برومند شد ، فرزندانی که اکنون در غربت و دوری مادر ، پروانه وار گرد شمع وجود جانفزای پدر خویش ابراز حضور می کنند تا با نقش های کوچک و خالصانۀ خود بتوانند بر تنهایی و انزوای پدر فائق آیند و روزنه هایی از امید و بهبود را به دل خستۀ پدر باز کنند .
چه بسیار لحظه هایی که برادران و خواهران در حضور پدر گرد هم می آیند و مستمع خاطرات مادرشان از زبان یار دیرین و بزرگوارش می شوند .
مادری که ورودش به خانوادۀ پدری در زمانی اتفاق می افتد که محرومیت و ناداری پدر برجستگی خاصی دارد فرزند یتیمی که باید بار زندگی مادر و برادر مریضش را به دوش بگیرد و حمایت لازم از مادری را داشته باشد که با نخ ریسی وکارهای خدماتی کشاورزی فرزند یتیم خود را با سواد و توانمند ساخته و پشتوانه ای قوی برای موفقیت و اعتماد به نفس فرزند بوده است .
هرچند این مادر مؤمن و فداکار از سختی ها و ناملایمات زندگی خود گله و شکایتی نداشت و نمی خواست دل های مشتاق نونهالانش از هجمۀ صعوبت ها و تلخ کامی های روزگار گزندی داشته باشند تا بتوانند شهد شیرین زندگی با والدین را ثمرۀ وجود خود ساخته و نمای کاملی از رضایت مندی ، شادابی و لطف را از این دار فنا به ارمغان داشته و خاطرۀ این لحظات فراموش نشدنی سرمایۀ حیات آنان در برابر لحظات توفانی و پر تلاطم زندگیشان باشد ، عصاره ای که ترسیم کنندۀ چهرۀ مناسبی از وفا و صداقت ، مهر و محبت ، انس و علاقه برا ی همسرانشان با شد .
لذا ثمرۀ این سالهای پر مشقت و سخت زندگی وی ، درگیر شدن با نوعی بیماری جانکاه بود که به آرامی جسمش را تسخیر کرده و دردی دائمی را به جای می گذاشت ، هرچند صبر سترگ این بانوی مؤمن بر همۀ این دردها و آلام غالب بود و هیچگاه نمودی از خود به جای نمی گذاشت .
اما آنچه که درس زندگی ماست و حاصل مقاومت و جهاد بزرگ این دو زوج عاشق بود ، سستی مقام و بی ارزشی جایگاه دنیای فانی است ، در صورتی که هدف اصلی و قرارگاه آدمی باشد ، خسران بیشماری نصیب خواهد نمود ، چرا که این تابلو منقش و بسیار زیبا که محتاج زحمات و تلاش های طاقت فرسای سازندۀ خود می باشد ، عروس هزار دامادی است که فرصت لحظه ای شادی و طراوت در کنار خود را از علاقه مندانش دریغ کرده و مسییر ندامت و پشیمانی را برای عشاق و دلبستگان به خویش باز می کند و به این نتیجه می رساند که هزار حیف که اوقات گرانبهای خود را مصروف به دست آوردن کالایی کم بها و بی ارزش نموده اند ، چرا که در عین فریبندگی ،توان ، سعادت و به خوشبختی رساندن آدمی را نداشته و نخواهد داشت .
اما امید است که با توجه به نطر اولیاءالله ، نگاهی ابزاری و فرصت مدار چون مزرعه و کشت گاه به این دنیای فانی داشته باشیم و برای بدست آوردن بالاترین موقعیت های حیات جاودان تلاشی مؤثر و هدفدار ارائه نماییم تا رضایت سازنده و خالق رحمان و رحیم ، را از آنِ خود ساخته ، ملال و خستگی ناشی از این تلاش را مرتفع و نتیجه ای چون خدا محوری و قرب و همجواری با بهترین بندگان و سالکان کوی معرفت را بدست آوریم .
آمین یا رب العالمین