بسترِ دیدار از مجموعه حرف دل
بسترِ دیدار
انتظارِ مهدی صاحب زمان
گوهرِ دریایِ ایمان و امان
می برد ما را به عمقِ آسمان
گر بدانی رمز پاکی در زمان
پاکیِ انسان زیمنِ نامِ اوست
لعبت خورشید دردستانِ اوست
آنکه مروارید دل را دیده است
در مسیرِ درد درمان چیده است
چون صفای بندگی از آنِ اوست
ارزش انسان همه انفاسِ اوست
می کند شب را مسیر هر وصال
تا که غربت ذوب گردد درجمال
مهدیا دل بسترِ دیدار توست
هرکه خواهد آبرو محتاج توست
بودنت در هر زمان فخر من است
نورِ حق ، از بودنِ تو روشن است
چون بیایی غم زدل بیرون شود
رحمتت بربی کسان افزون شود
پس بیا ای شب چراغِ افتخار
بر دل هـر بی نوا ، باران ببار
بشکفد دل، یادِ آن ایمان کند
در مسیرش درد ها درمان کند
چون لیاقت دیدنت را یار نیست
آزروها در نگاهت ، عار نیست
پس بیا مارا به رأفت کن نگاه
تا که رحمت آورد حق زان نگاه
مرداد ماه 87
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۸۷ ساعت 12:12 توسط محمد قمی فر
|