سایه سار سعادت

در استانِ رضایت، رضا چه می جویی

دراین  زمینِ معلّا، رضا ، رضا ، گویی

بیادِ  قطعۀ جنت ، تمامِ  همتِ  خود

اگر رضایِ خدا خواستی ، رضا گویی

چنانچه غم نبود ، در امان درویشان

تو سایه سار سعادت ، ز مدعا جویی

رضای  ماست ،  ولیِ سعادتِ  والا

کرم و جود و ولایت ، ز اولیا  جویی

ولیِ رونقِ عشق است و عارف معنا

بیا تو وادی عرفان ،  زحقِ او پویی

اگر که درسرخود رازها ، طلب نکنی

به راز غمزۀ عشقش، رضا رضا گویی

چو از رضایِ ضعیفان رضا طلب نکنی

ندا دهد ، که محبّم ، مرا کجا جویی

بیا و در مسیر سعادت رضا رضا میکن

که این مسیر رضا را ،تو از خدا جویی

 

خرداد87