روش هاي حل مشكلات رفتاري( قسمت دوم )

روش هاي حل مشكلات رفتاري
مجموعه مشكلات دانش آموزي در دو طيف وسيع جاي مي گيرد .
1- مجموعه مشكلاتي كه ناشي از ذهنيت و بينش خاص افراد مي باشد .
2- مجموعه مشكلاتي كه منشاء محيطي داشته و زندگي فرد را تحت تاثير قرار مي دهد .
مشكلات رديف اول (مشكلات كاركردي مبتني بر بينش دانش آموز)معمولاً نيازمند آن است كه ارتباط مؤثر و مفيدي بين همكار و دانش آموز برقرار شود و پس از جلب اعتماد ، تجزيه و تحليل دانسته ها و گرايش هاي دانش آموز ، آغاز گردد .
هدف اصلي آن است كه بينش هاي دانش آموزان كه منجر به نوعي رفتار خاص مي شود مورد بررسي قرار گيرد و تفكراتي كه منشاء بروز مشكل مي شوند مورد تجديد نظر قرار گيرند .
در جهت ريشه يابي و حل مشكلات رفتاري ، اقدامات ذيل مي تواند بينش و نگرش دانش آموزان را تحت تاثير قرار دهد تا منجر به تحولاتي در علايق و گرايش هاي آنان شده و نهايتاً تغيير رفتار آنان را فراهم سازد .
ü اصلاح بينش و نگرش
در مواردي كه ديد گا ه هاي اعتقادي فرد دچار نقص و كاستي شده است ، بايد با ارائه دانسته هاي مناسبي همراه با برخوردي مثبت و منطقي ترميم شود و اصلاحات لازمي جهت پالايش عقايد نادرست صورت گيرد، تا شك و شبه هاي ذهني فرد را برطرف ساخته و تفكر مناسبي جايگزين يافته هاي غير منطقي و احساسي وي گردد.
ü تغيير بينش و نگرش
در نمونه هائي كه مشكل متاثر از بينش و نگرش نادرست فرد باشد و ذهنيت فرد باعث گردد رفتاري متضاد جلوه نمايد ، لازم است به روش هاي مناسبي ديدگاه فرد دگرگون شده و اقدام به تغيير بينش نادرست گردد ، تا نگرش درست و مناسبي رفتار بهينه فرد را به دنيال داشته باشد.
در اين موقعيت بايد توجه داشته باشيم كه منتظرتغيير رفتار فوري فرد نباشيم ، بلكه بايد زمينة تعادل و هماهنگي دروني اورا نيز مد نظر داشته باشيم .
ü تثبيت بينش و نگرش
مشكل تعدادي از دانش آموزان پيچيده تر خواهد بود ، اينها در لفظ همان عقيدة درست را بيان خواهند نمود ولي اين بيان ، اعتقاد قلبي و دروني آنان نخواهد بود.
بينش درست و بيان مناسب اين گروه را بايد تاييد كرد و در پي شناخت انگيزة رفتاري آنان بود كه عليرغم آكاهي به پي آمد هاي رفتار ، نمود متفاوتي را ارائه مي نمايند .
كمبود هاي شخصيتي ، مخالفت نمائي ، مقاومت و ... مي تواند دليل رفتار هاي معكوس آنان باشد لذا بايد با پشتيباني عاطفي و برخورد هاي صادقانه آنان را زير پوشش گرفت و در بسياري از مواقع آنان را تاييد و همراهي نمود تا رفتار صحيح آنان متجلي شود.
درصد بالائي از مشكلات رفتاري دانش آموزان به كمك چنين روش هائي مرتفع خواهد شد ، شناخت روحي و رواني نوجوان و جوان ، صبر و حوصله متربيان همراه با گذشت و تغافل از رموز حل مشكلات فوق است
مشكلات رديف دوم (مشكلات ناشي از عوامل محيطي ) زمان بيشتري را به خود اختصاص مي دهد ، زيرا اصلاح و تغيير رفتار دانش آموزان به جهت تغيير عوامل محيطي نياز به فراخواني اولياء ، هماهنگي و پي گيري هاي جدي داشته ، برخورد و هدايت بزرگسالان ، ظرائف و اقدامات ويژه اي را طلب مي نمايد ، بديهي است كه چنين گروهي به علت مشغله هاي فراوان و شكل گيري رفتار هاي گونه گون دير تر به پذيرش توصيه هاي مشاوران اقدام مي نمايند و اين موضوع روند حل مشكل را كند تر خواهد نمود .
در اين نوع مشكلات پس از بررسي هاي لازم و يافتن منشاء مشكل در صدد ازبين بردن ريشه ها و رفع موانع خواهيم شد .
چنين فعاليتي نياز به وقت ، انرژي و حمايت هاي مالي دارد ، داشتن مددكاران مجرب و متعهد ، استفاده از توان نهادها و سازمان هاي كمك رسان و ... هماهنگي و تلاش ويژه اي را طلب مي نمايد .
گاهي عليرغم استفاده از توان موجود به عوامل اثرگزار خارج از محدوة مسئوليت برخورد نموده ، در موقعيتي قرار خواهيم گرفت كه نتيجه فعاليت هاي ما تحت تاثير عوامل مخربي قرار گرفته ، رضايت بخشي خود را از دست خواهد داد ، و چنين تلقي خواهد شد كه در زمينة حل پاره اي از امور به بن بست رسيده ايم .
در اين اوقات بيان ما اين است كه تعداي از والدين زمينه هاي اصلاح و تغيير خود را از دست داده اند و يا امكان پذيرش هدايت هاي مشاوران ، وجود نخواهد داشت و شايد بتوان گفت كه امكان برقراري ارتباط موثر و موفق با چنين والديني غير ممكن خواهد بود .[1]
· براستي چه بايد كرد ؟
· آيا در اين زمينه راه حل خاصي وجود دارد؟
· درصورت عدم ارتباط با والدين كودك ، مشكل آنان چگونه مرتفع خواهد شد ؟
در چنين مواقعي ، باز هم به سمت دانش آموز خواهيم رفت تا در جهت ايجاد نگرش هاي موثر و ساخت ذهنيت مناسب او نقش ويژه اي داشته باشيم .
اينجاست كه اهميت ايجاد نگرش و فضا سازي مناسب براي قبول موقعيت هاي خاص جايگاه واقعي خود را نشان خواهد داد ، و به همين جهت است كه راه حل پيشنهادي ذيل مي تواند ياور ما در حل مشكلات مبتلابه دانش آموزان باشد .
ايجاد نگرش و فضا سازي مناسب براي قبول موقعيت هاي خاص
اعتقاد اين است چنانچه بتوانيم در موقعيت هاي خاص ، [2]تعادل رواني افراد را حفظ كنيم و يا ظرفيت و توان برخورد با مصائب و مشكلات را در آنها ارتقاء دهيم ، ياور خوبي براي حل مشكلات آنان خواهيم بود.
مراجعان در اين موقعيت ها توانائي آن را خواهند داشت كه درجهت حل مشكلات تصميم هاي عاقلانه اي داشته باشند و يا اينكه بگونه اي با مشكل موجود هماهنگ شده و اهتمام خود را در جهت كاهش عواقب آن مشكل به كار گيرند كه به هر صورت سازمان رواني انسان در مسير خطر قرار نخواهد گرفت .
استدلال علمي و زير ساخت تجربي اين روش بدين گونه بيان خواهد شد .
تعادل در ساخت رفتاري انسان [3] يعني اينكه فرد در موقعيت هاي جديد ، سازمان رواني خود را بگونه اي وارد عمل نمايد كه در برابر هر پديده و موقعيت زماني و مكاني بهترين واكنش و عكس العمل را از خود بروز دهد و پس از آن به رضايت نسبي از رفتار خود نائل شود .
از آنجا كه تعادل رواني انسانها تحت تاثير توان و ظرفيت وجودي آنان قرار مي گيرد ، در صورتي كه فرد از ظرفيت رواني[4] بالائي برخوردار گردد به جنين تواني دست خواهد يافت .
ظرفيت رواني مورد بحث از مؤلفه هاي ذيل تشكيل خواهد شد .
توان علمي و آگاهي كسب شده[5] Ï نگرش و بينش آدمي(اعتقادات) [6]Ï عامل وراثت[7]ð ظرفيت رواني
ظرفيت رواني در اين تجربة پژوهشي عبارت است از نيرو و تواني كه متاثر از گرايشات و بينش هاي افراد بوده و همراه با آگاهي ها و توان علمي موجود بتواند سازمان رواني انسان را بگونه اي تجهيز كند كه در برابر هر موقعيت جديد بهترين تصميم گيري را داشته باشد و پس از بروز رفتار به رضايتي نسبي از عملكرد خود دست يابد ، بگونه اي كه هيج تنش و فشاري در او به وقوع نپيوندد.
ظرفيت رواني مطرح شده در اين ديدگاه متاثر از مولفه هاي فوق بوده ، هرچه سطح مؤلفه ها بالاتر باشد فرد در تصميم گيري خود توانمند تر خواهد بود و اين توان به سازگاري بيشتر او كمك خواهد نمود.
زماني كه ياري و مساعدت ما ظرفيت رواني فرد را ارتقاء دهد ، تغيير ذهنيت او باعث آن خواهد شد كه با ديدي مثبت و منبعث از تفكر و تعقل به مسائل و مشكلات مبتلابه خود نظاره نمايد و زمينة مناسب تري براي حل مشكل خود پديد آورد كه خود ابزار مهمي در پيشگيري مسائل و مشكلات خواهد بود .
از انجا كه عمده مصائب و مشكلات انسان از جهل و ضعف اطلاعات و آگاهي هاي وي نشأت مي گيرد ، از طرفي بينش و نگرش هاي منفي ، باعث عكس العمل غير عاقلانه آدمي مي شوند ، بكار گيري اين راه حل و مصمم شدن به ارتقاء ظرفيت رواني ، باعث رفع مشكلات خواهد شد و در صورت وجود مشكل خاص بينش متعالي فرد بگونه اي وارد عمل مي شود كه متناسب با مشكلات جاري تصميم هاي معقول و منطقي اتخاذ نمايد.
اهميت ويژة اين راه حل در آن است كه ميزان اطلاعات و بينش هاي آدمي توانائي آن را دارد كه عامل وراثتي را هم تحت تاثير قرار دهد .[8]
چگونگي كابرد
بالا بردن ظرفيت رواني بعنوان يك اقدام پيشگيري كننده از الزامات كار مربيان و مشاوران به حساب مي آيد ، آنها طي مشاوره هاي گروهي و فردي بايد در ارتقاء سطح اطلاعات و آگاهي هاي فراگيران بكوشند و با ارائه بينش هاي صحيح و اصولي[9] رفتار هاي مناسب دانش آموزان را تضمين كنند و هنگامي كه به مشكلات فردي دانش آموزان برخورد مي كنند ، اصلاح و تغيير بينش فردي آنان مورد توجه قرار گيرد.
در صورتي كه مشكلات بوجودآمده مربوط به والدين و ديگر نيروهاي محيطي زندگي كودك باشد ، بايد تلاش كسترده اي را جهت تغيير بينش والدين به كار گرفت و آنها را مصمم به سالم سازي محيط تربيتي زندگي نمود.
در چنين موقعيتي مشكلات مدارس كاهش خواهد يافت و دانش آموزان به تعادل بيشتري خواهند رسيد ، و فعاليت هاي علمي و آموزشي مدارس رونق خاصي خواهد يافت .
ميزان كارآئي و نتايج استفاده از اين راه حل
نتايج حاصله از بكار گيري اين شيوه در حل مشكلات رفتاري ، ميزان سودمندي اين راه حل را تاييد نمود، به اين معني كه عمده مسائل و مشكلات دانش آموزي ، از طريق مشاوره هاي هدفمند ، مرتفع گرديد ، به علاوه روشي قوي و مناسب براي برخوردهاي اساسي و اصولي با موقعيت هاي جديد به حساب آمد، زيرا دانش آموزاني كه تحت تاثير اين راه حل قرار گرفتند ، خود كفائي و اعتماد به نفس لازم را در حل مشكلات خويش به دست آورده و كمتر نيازمند مراجعه هاي بعدي بودند.[10]
پي نوشت
[1] - مانند والديني كه به سبب عادت و پذيرش روش هاي قديمي تربيت كودكان ، شيوه هاي تربيتي آموزشگاه را قبول نداشته و يا والديني كه به نوعي تحت تاثير شديد انحرافات و بزهكاري ها قرار گرفته و اقدامات كوتاه مدت اصلاح و تربيت ندامتگاهها در هدايت آنان مؤثر نباشد .
[2] - مشكل خاص(Particular difficult) به مصائبي گفته خواهد شد كه برگشت پذيري فرد به حالت اوليه بسيار مشكل و شايد گفت كه غير ممكن خواهد بود ، مانند از دست دادن والدين ، اعتياد شديد، فقر و مرض ، معلوليت هاي جانكاه و ...
[3] - The balance in human behavioral structure
[4] - Mental capability
[5] - Academic talent
[6] - Attitude
[7] - Gentic
[8]- مانند معلم زود جوشي كه برابر يافته هاي تربيتي به اين درك مي رسد كه تصميم هاي عجولانه از دقت لازم برخوردار نبوده و پشيماني بدنبال خواهد داشت ، لذا هنگامي كه با مشكلي رنجش آور روبرو مي شود سعي مي كند صبر و بردباري از خود نشان دهد .
[9] - ا ين بينش در محور هستي شناسي ، دنيا شناسي ، خلقت شناسي ، تاريخ و معاد شناسي ، تصوير مناسبي از هدف زندگي ، برخورد با مشكلات و روش زندگي در مسير حق طلبي انساني را ارائه خواهد نمود .
[10]- طرح تفصيلي اين روش در حل مشكلات رفتاري با مستندات و مثالهاي مناسب توسط نگارنده تدوين شده است .
منابع و مآخذ
قمي فر ، محمد ، جزوه آموزشي تربيت حس ديني در كودكان ، منبع آموزشي مربيان دوره پيش دبستاني معاونت سما ،1380
بنام خدا